من اگر 79 سال از خدا عمر می گرفتم خیلی هم آدم نیکوکار و خیر و خدمتگزاری به ملت می بودم دیگر از خیر خدمت رسانی !! به مردم در آن سن و سال می گذشتم و می رفتم یکم در لاک خودم و فکر تقسیم دارایی هام و ارث و میراثم بین فرزندانم می افتادم .یک باغ پسته می خریدم اگر نداشتم! یک تخت می گذاشتم در سایه ی باغ و آنجا پسته می شکستم و جای مردمانی که پسته در ابر آرزوهایشان بود را خالی می کردم!همین جای کسی را خالی کردن خودش امر بزرگی است . هر کسی دل ندارد در خوشی هایش جای دیگران را خالی کند! 
 
برای من همان ثواب اندک کافی بود نای ادای آن احساس تکلیف بزرگ را دیگر نداشتم !

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها